top of page

فقط کافی صدای اصالت درونیست را بشنوی، بعد از اون هیچ صدای بیرونی بهت آسیب نمیزنه

کوچ الهام بیژند

الهام بیژند: کوچ تحول و بازیابی از ترومای پیچیده، راهنمای احیای خود اصیل پس از روابط سمی و خانوادگی

از بقا تا تحول

داستان من

من الهام بیژند هستم، کوچ تحول با تمرکز بر احیای آگاهانه از ترومای پیچیده.

اما این فقط یک عنوان نیست؛ پشت این مسیر، سال‌ها رنج، بقا، و در نهایت یک دگرگونی ریشه‌ای نهفته است.
این راه را خودم انتخاب نکردم، زندگی من را به آن سوق داد. من از دل تاریکی آمده‌ام، با زخم‌هایی که هنوز ردشان را بر روحم دارم، اما حالا همان مسیر، من را به نوری رسانده که مشتاقم با دیگران قسمت کنم.

در خانواده‌ای متشنج و عاطفاً ناپایدار رشد کردم؛ جایی که داینامیک‌های خودشیفته، تحقیر، طرد و گس‌لایتینگ، خشنونت فیزیکی بخشی از هوای روزمره بودند. سال‌ها بعد، وارد یک رابطه ۱۵ ساله شدم؛ رابطه‌ای بی‌محبت، سرد و پر از رها شدگی با سرکوب های پنهان. نه صدایی بود که درکم کند، نه چشمی که مرا ببیند. وقتی به نقطه‌ای رسیدم که دیگر ادامه آن مسیر برایم ممکن نبود، تصمیم گرفتم برای نجات خودم، آن رابطه را ترک کنم، بدون حمایت اطرافیانم، در سکوت، و به‌تنهایی.

در کشوری جدید، زندگی را از صفر شروع کردم؛ تنها، بدون حمایت، و در برابر فشارهای مالی، روانی و احساسی طاقت‌فرسا. حتی بعد از آن، وارد رابطه‌ای شدم که در آن مورد سوءاستفاده مالی قرار گرفتم و باز هم رها شدم. اما هربار روح زخمی و شکسته ام را برداشتم و دوباره شروع کردم. تا اینکه در نهایت به سمت جاده احیا و تحول رفتم و ققنوس وار از خاکستر به جا مانده خودم برخاستم و اوج گرفتم .

من اینجا هستم تا با تو قدم‌به‌قدم در مسیر احیا حرکت کنم.نه به‌عنوان کسی که فقط تئوری می‌داند، بلکه به‌عنوان کسی که خودش این راه را رفته.

اگر آماده‌ای که گذشته را پشت سر بگذاری و زندگی‌ای بسازی که واقعاً لایقش هستی، این سفر می‌تواند از همین‌جا شروع شود.

الهام بیژند: کوچ تحول و بازیابی از ترومای پیچیده، راهنمای احیای خود اصیل پس از روابط سمی و خانوادگی

این تجربه‌ها، فقط درد نبودند، آن‌ها مدرسه‌ی زندگی من شدند. در این مسیر، یاد گرفتم چطور به خودم احترام بگذارم، چطور تنهایی را به قدرت تبدیل کنم و چطور دیگر برای عشق یا تأیید کسی، خودم را کوچک نکنم. فهمیدم که ارزشمندم، حتی اگر هیچ‌کس دیگر این را نبیند.

همه این‌ها من را به کوچینگ رساند. من این کار را انتخاب نکردم چون فقط علاقه‌مند بودم؛ من این راه را انتخاب کردم چون خودم آن را زندگی کرده‌ام. امروز، در کنار کوچینگ، در حال گذراندن دوره‌های تخصصی از گابور ماته و بسل ون در کلک هستم و دارای سرتیفیکیت بازیابی از ترومای پیچیده ناشی از خانواده‌های خودشیفته‌ هستم.   در مسیر شناخت خودشیفتگی و روابط ناسالم، از آموزش‌های دکتر رامنی و برنه براون نیز بهره برده‌ام. و چندین سال مطالعه و شرکت در کارگاه های معتبر بین المللی که توسط استاتید بزرگ برگزار میشن، این‌ها صرفاً مدارک و کتاب و کارگاه نیستند؛ ابزارهایی‌اند که با آن‌ها درد را به آگاهی، و زخم را به نیرویی شفابخش تبدیل کرده‌ام.

من حالا در کنار افرادی هستم که زمانی درست جایی بودند که من بودم: میان شک، ترس، تردید و زخم‌هایی که از کودکی تا روابط سمی بزرگ‌سالی کشیده شده‌اند. در جلسات کوچینگ، کمک می‌کنم تا صدای گم‌شده‌ی درونتان را بازیابید، مرزهای سالم بسازید، و باورهای محدودکننده‌ای را که سال‌ها به جای واقعیت پذیرفته‌اید، بازنویسی کنید.

اگر اینجا هستی، شاید چیزی درونت زمزمه کرده که وقتش رسیده. وقتش رسیده خودت را از نو بشناسی، نه از دریچه نگاه کسانی که آسیب زدند، بلکه از درون خودت، از جایی که هنوز زنده‌ای، هنوز امید داری، و هنوز سزاوار عشقی واقعی و زندگی‌ای اصیل هستی.

bottom of page